جدول جو
جدول جو

معنی کله مشکین - جستجوی لغت در جدول جو

کله مشکین(کُ لَهْ مُ)
زلف و کاکل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَلْ لَ / لِ خُ)
خلی. دیوانه مزاجی. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کله خشک شود، کله شقی. یکدندگی. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کله خشک شود، تریاکی بودن. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کله خشک شود
لغت نامه دهخدا
(کَلْ لَ / لِ)
یکی از دو گردنۀ مهمی است که در کوههای قندیل واقع است و ناحیۀ ساوجبلاغ واقع در جنوب دریاچۀ ارومیه رابه موصل و کرکوک متصل می کند. این گردنه 2800 متر ارتفاع دارد و بین اشنو و سیدآقان واقع است. (از جغرافیای سیاسی کیهان ج 176). ورجوع به جغرافیای طبیعی کیهان ص 24 و 46 و 47 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کله خشکی
تصویر کله خشکی
خلی دیوانه مزاجی، کله شقی یک دندگی، تریاکی بودن
فرهنگ لغت هوشیار